دفترشعر
امشب شبیه اشک از چشمت رهـایم
میــخواهمت ای بهتـرین لحظه هـــایم
وقتی برایم می فرستی یک سبد گل
گم می کنم از بوی تو من دست وپایم
آغـاز روزی اینچنین سـرشار از عشق
پــــایـــان نــدارد داستان وماجــــــرایم
تصویـــــرعکس مبهمی بــر روی دیوار
بایـــــد ببینی حــــال من را از صدایـم
یادش بخیر آن روزهـــای با تو بــــودن
دنیــای من بودی تو هم بعد از خدایم
از خاطرات سال هــــا چیـــزی نمانده
جــز دفتــــر شعــــری که آوردی برایم!!

+ نوشته شده در شنبه بیست و ششم بهمن ۱۳۹۲ ساعت 17:10 توسط محمد
|